
مؤسسه راگون (The Ragon Institute) در کمبریج ماساچوست، تصویری جدید از هم نشینی علم، معماری پایدار و تجربه انسان مدار را ترسیم می کند. این پروژه حاصل همکاری سه نهاد علمی برجسته ـ بیمارستان عمومی ماساچوست، دانشگاه هاروارد و مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) ـ است. هدف اصلی این مجموعه، پیشبرد پژوهش در زمینه بیماری های عفونی است؛ اما آنچه این ساختمان را متمایز می کند، رویکرد معمارانه ای است که فراتر از وظیفه عملکردی حرکت کرده و به فضایی تبدیل شده است که علم را در کنار طبیعت و تجربه زیستن معنا می کند.
معمار پروژه، دفتر حاضر الکشته آرشیتکتز، با طراحی حجمی مثلثی و پویایی مبتنی بر فرم معلق، توانست اثری بیافریند که در برابر بافت متراکم و اغلب خشک کندال اسکوئر به یک نشانه شاخص معماری بدل شود. ویژگی های پایداری مانند استفاده از سیستم تهویه تمام برقی، دیوار پرده ای چوبی کم کربن، سایه بان های پارامتریک و بام سبز باعث شد این مرکز نه تنها یک فضای علمی، بلکه الگویی برای معماری آینده پژوهش باشد.
این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است: چگونه مؤسسه راگون توانست معماری ای پدید آورد که هم نیازهای عملکردی پژوهش را برطرف کند و هم الگویی در معماری پایدار و تجربه شهری ارائه دهد؟ برای این منظور، مقاله در چند لایه به تحلیل هویت شهری، ویژگی های طراحی پایدار، سازماندهی فضایی، تأثیر اجتماعی و جایگاه آن در معماری جهانی می پردازد.
با نگاهی به تاریخ معماری معاصر، متوجه می شویم که ساختمان های پژوهشی اغلب به شکلی خشک و عملکرد گرا طراحی می شدند. تمرکز آن ها عمدتاً بر کارایی درونی بود و کمتر به ارتباط با محیط شهر یا تجربه کاربر اهمیت داده می شد. اما در دهه های اخیر و به ویژه با گسترش معماری پایدار، نسل جدیدی از این فضاها در حال ظهور است.
مؤسسه راگون یکی از درخشان ترین نمونه ها در این زمینه است. این مؤسسه راگون یک «ساختمان آزمایشگاهی» نیست، بلکه در حکم یک اکوسیستم شهری کوچک طراحی شده است؛ فضایی که پژوهشگران، دانشجویان و شهروندان را در قالب یک شبکه فضایی مشترک به هم پیوند می دهد.
آنچه اهمیت مؤسسه راگون را دوچندان می کند، موقعیت مکانی آن است. کندال اسکوئر در کمبریج، به عنوان مرکز نوآوری و فناوری در آمریکا شناخته می شود. در چنین فضایی، معماری هر ساختمان باید نه تنها عملکردی و کارآمد، بلکه هم سنگ با هویت نوآورانه این منطقه باشد. راگون موفق شد همین هدف را محقق کند: تبدیل علم به معماری و معماری به بستری فرهنگی.
جهت مشاوره و یا خرید آجر نسوز کلیک کنید.
یکی از نخستین عناصر قابل توجه در طراحی مؤسسه راگون، نحوه واکنش آن به زمین مثلثی است. در شرایطی که بیشتر ساختمان های اطراف، ساختاری متداول و شیشه ای دارند، معمار با طراحی حجمی شکسته و معلق، تضادی آگاهانه ایجاد کرده است. این تضاد باعث می شود ساختمان نه تنها به عنوان یک مرکز علمی، بلکه به عنوان یک «نشانه شهری» عمل کند.
سیلوئت بنا با خطوطی پویا و زاویه دار، یادآور حرکت و تغییر است؛ مفهومی که به خوبی با ماهیت پژوهش علمی تطبیق دارد. در واقع، فرم معماری با کارکرد ذهنی ساختمان همگام است: جست و جو، حرکت و تحول.
معماری پایدار در مؤسسه راگون تنها به عنوان یک «امکان جانبی» لحاظ نشده، بلکه هسته اصلی طراحی را شکل داده است.
مهم ترین راهکارهای پایداری عبارتند از:
این ویژگی ها ضمن کاهش هزینه های انرژی، به استانداردهای جهانی معماری سبز نزدیک می شوند و این مرکز را در مسیر گواهی های معتبر زیست محیطی قرار می دهند.
جهت مشاوره و یا خرید آجر نما کلیک کنید.
علم امروز نشان داده است که حضور عناصر طبیعی در محیط کار، تأثیر مستقیمی بر کاهش استرس و افزایش خلاقیت دارد. از این رو، مؤسسه راگون درون خود یک شبکه از باغ ها و محوطه های سبز ایجاد کرده است. این باغ ها نه تنها فضاهای تفریحی برای کارکنان هستند، بلکه همانند «اتاق های باز شهری» به روی شهروندان نیز گشوده اند.
دیوارهای شفاف در بسیاری از بخش های ساختمان باعث می شود نور طبیعی به عمق فضا نفوذ کند. کارمندان و پژوهشگران نه در محیطی بسته، بلکه در فضایی زندگی می کنند که با نور، آسمان و باغ ها پیوند خورده است.
ساختار فضایی بنا بر پایه اصل انعطاف پذیری عملکردی بنا شده است. پژوهش های علمی مدام در حال تغییر و گسترش هستند و معماری باید توانایی پاسخ به این تغییرات را داشته باشد. به همین دلیل، آزمایشگاه های مؤسسه به صورت مدولار طراحی شده اند؛ به راحتی می توان بخش ها را جابه جا کرد یا آن ها را برای تیم های مختلف تنظیم نمود.
ویژگی های درونی مهم:
این سازماندهی فضایی سبب می شود ارتباط میان پژوهشگران علوم مختلف ـ از ایمنولوژی تا فناوری های زیستی ـ به شکلی روان و بدون مانع صورت گیرد.
یکی از تفاوت های بنیادین مؤسسه راگون با پروژه های مشابه، بعد اجتماعی آن است. این مرکز نه به عنوان یک فضای بسته، بلکه به عنوان فضایی شفاف و دعوت گر طراحی شده است. حضور فضاهای عمومی و باغ های باز، مرز میان «علم» و «زندگی روزمره مردم» را کمرنگ کرده است.
برای نخستین بار، شهروندان کمبریج می توانند بخشی از یک مؤسسه پیشرفته علمی را تجربه کنند، بدون این که الزاماً در حوزه علم فعال باشند. این نوع شفافیت و تعامل فرهنگی، جایگاه پروژه را از یک مرکز پژوهشی صرف فراتر برده و به نمادی برای هم زیستی علم و جامعه بدل کرده است.
جهت مشاوره و یا خرید پودر بندکشی آجر کلیک کنید.
این مرکز پژوهشی در لندن نیز بر پایه طراحی پایدار و همکاری میان رشته ای بنا شده است. اما تفاوت اساسی آن با مؤسسه راگون در مقیاس شهری است. در حالی که پروژه لندن بیشتر در مقیاس خود ساختمان عمل می کند، راگون توانسته است با ایجاد فضاهای عمومی و باغ های شهری، ارتباط مستقیم با شهر برقرار کند.
مراکز مختلف ماکس پلانک در آلمان همواره به معماری کارکردی و بهره وری انرژی توجه داشته اند. اما آنچه راگون را متمایز می سازد، تأکید بر تجربه زیست کاربر و طراحی بیوفیلیک است که کمتر در نمونه های مشابه دیده می شود.
چرا مؤسسه راگون مهم است؟
زیرا نقطه تلاقی پژوهش علمی جهانی با معماری پایدار است و الگویی برای آینده مراکز تحقیقاتی به شمار می آید.
آیا طراحی پایدار در این پروژه صرفاً نمادین است؟
خیر. سیستم تهویه تمام برقی، نماهای کم کربن و بام های سبز، همه به کاهش مصرف انرژی و ردپای زیست محیطی کمک کرده اند.
چگونه معماری به پژوهش علمی کمک می کند؟
طراحی فضای انعطاف پذیر و نور طبیعی فراوان، همکاری میان تیم ها را آسان کرده و کیفیت کار پژوهشگران را افزایش می دهد.
چه چیزی راگون را از سایر مراکز علمی متمایز می کند؟
پیوند آن با شهر و جامعه؛ این مؤسسه نه فقط برای دانشمندان که برای شهروندان نیز فضایی زنده ایجاد کرده است.
معماری معاصر در دهه اخیر بیش از پیش به ضرورت پاسخ دهی به بحران های زیست محیطی و اجتماعی پی برده است. در چنین بستری، مؤسسه راگون نمونه ای شاخص از پروژه هایی است که نه تنها به عملکرد علمی می اندیشند، بلکه دغدغه محیط زیست، کاربران و شهر را همزمان در نظر می گیرند.
این پروژه می تواند الگویی راهبردی برای نسل بعدی مراکز علمی در سراسر جهان باشد؛ مراکزی که تنها یک «سازه پژوهشی» نیستند، بلکه به یک سرمایه اجتماعی و فرهنگی برای شهر بدل می شوند.
مؤسسه راگون یک ساختمان معمولی پژوهشی نیست، بلکه بیانیه ای است در مورد این که معماری چگونه می تواند بستری برای پیشرفت علمی، زیست پایدار و تجربه انسانی باشد. این مرکز با طراحی معلق و آینده گرا، فناوری های پایدار، باغ های شهری و فضاهای کار انعطاف پذیر، الگویی نو برای معماری علمی قرن بیست و یکم به شمار می آید.
اگر بپذیریم که معماری زبان زمانه است، مؤسسه راگون سخنی روشن دارد: علم و معماری باید هم گام با طبیعت و مردم حرکت کنند.
دیدگاهتان را بنویسید