اصول طراحی نمای شیشهای و فریملس: راهنمای جامع برای معماران و سازندگان
نویسنده: محمد خراسانی
تاریخ انتشار: ۱۴۰۴/۵/۲۶
آخرین ویرایش: ۱۴۰۴/۵/۲۶
فهرست محتوا
مقدمه: چرا نمای شیشهای و فریملس در معماری امروز کلیدی است؟
نمای شیشهای و فریملس امروز صرفاً «ظاهر» نیست؛ نقش آن از زیبایی فراتر رفته و به قلب عملکرد ساختمان—از نورگیری و صرفهجویی انرژی تا تجربه کاربری و برندینگ—متصل شده است. وقتی پوسته بنا بدل به یک «رابط هوشمند» بین داخل و خارج میشود، انتخاب سیستم درست، نوع شیشه، جزئیات اتصالات و سازگاری با آییننامهها تعیین میکند پروژه شما چقدر پایدار، ایمن و ماندگار خواهد بود. این راهنما با زبان ساده اما دقیق، از تعاریف تا اصول طراحی، از استانداردها تا جزئیات اجرایی، هرآنچه برای تصمیمگیری آگاهانه درباره نمای شیشهای و فریملس نیاز دارید را یکجا ارائه میکند—بهویژه برای پروژههایی که کیفیت، ایمنی و کارایی انرژی اولویت هستند.
تعریف و معرفی نمای شیشهای و فریملس
نمای شیشهای چیست و چه تفاوتی با کرتینوال دارد؟
«نمای شیشهای» اصطلاحی چترگونه برای پوستههایی است که سهم غالب متریال مرئی آنها شیشه است. کرتینوال (Curtain Wall) یکی از رایجترین روشهای اجرای نمای شیشهای است که بهعنوان دیوار پردهای، بار سازهای اصلی را تحمل نمیکند و تنها وزن خود و نیروهای جانبی (مانند باد) را به سازه اصلی منتقل میسازد. کرتینوالها معمولاً آلومینیومی هستند و میتوانند بهصورت استیک (Stick-Built)—مونتاژ در محل—یا یونیتایزد (Unitized)—پریفب در کارخانه و نصب مدولار—اجرا شوند. این تفکیک مهم است چون روی کیفیت، سرعت اجرا، خطای نصب، کنترل آببندی و هزینه اثر مستقیم دارد. درک این تمایز به شما کمک میکند وقتی از نمای شیشهای حرف میزنید، مشخص کنید در عمل بهدنبال چه سیستم ساختاری هستید و چه محدودیتها و مزایایی را میپذیرید. برای نمونه، منابع صنعتی، کرتینوال را به عنوان پوسته غیر باربر با انتقال بارهای جانبی به سازه معرفی میکنند.
نمای فریملس چیست و چه زمانی انتخاب بهینه است؟
نمای فریملس به راهکارهایی گفته میشود که در آن یا قابهای مرئی به حداقل میرسند یا حذف میشوند تا دید شفاف و یکپارچه حاصل گردد. این هدف از مسیرهای مختلفی دستیافتنی است:
اسپایدر (Point-Supported): اتصال نقطهای شیشهها به سازه پشتیبان با اسپایدر/بولتهای استیل.
SSG (Structural Sealant Glazing) در کرتینوالهای فریملس: حذف کَپها و نگهدارندههای مکانیکی نما و تکیه بر چسب سیلیکونی سازهای برای نگهداری لایتها.
سیستمهای لامل با قابهای مخفی: پروفیلها در پشت شیشه پنهان میشوند و خط مشهود قاب در نمای بیرونی از بین میرود. انتخاب فریملس زمانی بهینه است که اهداف پروژه شامل حداکثر شفافیت بصری، برندینگ لوکس، یا ارتباط قوی داخل-خارج باشد؛ اما همزمان باید تمهیدات ایمنی شکست، کنترل خمش تحت باد، رفتار لرزهای، آببندی و نگهداری در طول عمر لحاظ شوند. برای اسپایدر، ادبیات فنی آن را «اتصال نقطهای» به سازه تعریف میکند که در ایران هم با عنوان نمای اسپایدر شناخته میشود.
تمایز واژگانی: «یونیتایزد»، «استیک»، «اسپایدر»
یونیتایزد (Unitized): مدولها در کارخانه با کنترل کیفی بالا مونتاژ و لعاب میشوند و در سایت فقط نصب میگردند؛ مزیت اصلی، سرعت نصب و کیفیت پایدار است.
استیک (Stick-Built): قطعات بهصورت «چوبخطی» در محل نصب مونتاژ میشود؛ انعطافپذیری بالاتر در تغییرات میدانی اما حساس به مهارت تیم و شرایط آبوهوایی سایت است.
اسپایدر (Point-Supported): شیشهها با اتصالات نقطهای به سازه (فین شیشهای/لوله/خرپا) وصل میشوند؛ بیشینه شفافیت در ازای حساسیت بیشتر به طراحی جزئیات، دقت سوراخکاری و کنترل خمش شیشه.
انتخاب شیشه، ستون فقرات تصمیمهای سازهای، ایمنی و انرژی در نمای شیشهای و فریملس است. سه گروه کلیدی:
سکوریت (Tempered): شیشه حرارتیشده با مقاومت خمشی بالاتر و شکست ایمن؛ تولید مطابق EN 12150 تعریف و کنترل میشود. در پروژههای پرتردد یا معرض ضربه، Heat-Soak Test طبق EN 14179 برای کاهش ریسک شکست تأخیری ناشی از نواقص نیکل سولفید توصیه میگردد.
لمینت (Laminated/LSG): دو یا چند لایه شیشه با لایه میانی (معمولاً PVB) که در شکست، انسجام قطعات را حفظ میکند؛ انطباق با EN 14449 و آزمونهای مرتبط EN ISO 12543 موضوعیت دارد؛ برای سقفها/بالای سر بهدلیل ایمنی پس از شکست، معمولاً الزام است.
دوجداره (IGU): برای عایق حرارتی/صوتی بهتر، شیشههای چندلایه با اسپیسر و گاز پرکننده مشتمل بر استاندارد EN 1279 توصیه میشود. در IGUهای فریملس، کنترل میعان لبهها با اسپیسرهای کمهدایت (Warm-Edge) و درزگیری مناسب اهمیت ویژه دارد.
برای تعیین ضخامت/ترکیب شیشه تحت بار باد، از روشکارهای معتبر مانند ASTM E1300 استفاده کنید؛ این استاندارد راهنمای محاسبه مقاومت شیشه تحت بارهای جانبی یکنواخت را ارائه میدهد و فرضیات ضروری (کیفیت لبه، شرایط سطح) را گوشزد میکند.
ملاحظات زیباییشناسی و نورپردازی (Daylight, Glare, Color)
زیبایی در نمای شیشهای و فریملس یعنی شفافیت کنترلشده. شما باید تعادل بین نور روز (Daylight)، درخشندگی و خیرگی (Glare) و رندر رنگ را با انتخاب درست پوششها و رنگمایههای شیشه برقرار کنید:
شاخصهای نوری و خورشیدی بر اساس EN 410 (مانند عبور مرئی τv، بازتاب مرئی ρv، عبور خورشیدی، g-value) نقطه شروع مقایسه هستند. انتخاب پوشش Low-E/Selective با g-value مناسب، بار سرمایشی را در اقلیم گرم و آفتابی کاهش میدهد و همزمان نور مفید را حفظ میکند.
یکپارچگی رنگ و انعکاس در پوستههای فریملس حساستر است؛ هرگونه اختلاف در پوشش یا حمام تولید میتواند «پچورک» ناخواسته ایجاد کند. راهکار: یک «Batch» تولیدی واحد، Mock-Up در نورهای مختلف، و تأیید نمونههای بزرگ قبل از سفارش نهایی.
کنترل خیرگی: ترکیب سایبانهای بیرونی/داخل حفره IGU، شیشههای Selective و طراحی عمق بازشوها بهصورت همافزا خیرگی را کنترل میکند بدون آنکه کیفیت دید به بیرون قربانی شود.
عایقبندی حرارتی و صوتی (U-value, Rw, Interlayers)
حرارتی: مقدار U-value در شیشه بر اساس EN 673 محاسبه/تعیین میشود. برای رسیدن به U پایینتر، از IGU با Low-E دوگانه، گاز آرگون/کریپتون و اسپیسر کمهدایت استفاده کنید. در نماهای فریملس، جزئیات لبه IGU و شکست حرارتی قابهای پنهان حیاتیاند، زیرا «پل حرارتی» میتواند مزایای شیشه را خنثی کند.
صوتی:ISO 10140-2 روش آزمایش آزمایشگاهی عایق هوابرد و ISO 717-1 روش تبدیل منحنیها به شاخص Rw (C; Ctr) را ارائه میکنند. برای نزدیکی به مسیرهای پر ترافیک یا کاربریهای هتل/دفتر، IGUهای نامتقارن و لایههای PVB آکوستیک میتوانند بهبود محسوسی ایجاد کنند.
جزئیات آببندی و هوابندی: حتی بهترین IGU با آببندی ضعیف، نتیجه نمیدهد. آزمونهای ASTM E283 (نرخ نشت هوا)، ASTM E331/E1105 (نفوذ آب، آزمایشگاه/میدان) معیارهای عملکردی ضروریاند—بهخصوص برای ارتفاعات بادخیز.
یونیتایزد (Unitized Frameless/SSG): لبههای شیشه با چسب سیلیکون سازهای به فریم متصل میشود و در نما خطوط کَپ حذف میگردد. مزایا: کنترل کیفی کارخانهای، سرعت نصب، عملکرد پایدار آببندی؛ چالشها: هزینه بالاتر مدولها و حساسیت به طراحی اتصالات بازشوها و گوشهها.
اسپایدر (Point-Supported Frameless): بیشترین شفافیت و مینیمالترین خط قاب. به دقت سوراخکاری، کیفیت فولاد ضدزنگ، درزگیرهای پیرامون اتصالات و کنترل خمش شیشه (با لمینت/سکوریت Heat-Soaked) وابسته است. برای بارگذاری و دیتیلهای مرجع، ادبیات حرفهای ASTM/EN و اسناد تخصصی تولیدکنندگان معیار قرار میگیرد.
استیک فریملس: میتواند به صورت SSG چهارطرفه/دوطرفه اجرا شود. دقت نصب و کیفیت چسبکاری در سایت تعیینکننده است. آموزش تیم اجرایی و تمهیدات محیطی (دما/رطوبت) هنگام اعمال سیلیکون ضروری است. راهنمای ASTM C1401 برای طراحی/اجرا مرجع معتبر است.
جزئیات فنی در اتصالات و یراقآلات (SSG، اسپیسر، آببندی)
سیلیکون سازهای (SSG): در سیستمهای فریملس مبتنی بر چسب، ASTM C1401 راهنمای طراحی/نصب است و با اسناد EOTA/ETAG سابق (اکنون EADهای مرتبط) تکمیل میشود. انتخاب سیلیکون تأییدشده، آمادهسازی سطوح، پرایمر مناسب و Mock-Up چسب قبل از تولید انبوه، ریسک جدی گسیختگی را کاهش میدهد.
جزئیات IGU و اسپیسر: در فریملس، اختلاط حرارتی لبهها جدی است. اسپیسرهای Warm-Edge و کیفیت درزگیر ثانویه IGU (مانند پلیسولفید/سیلیکون ثانویه) برای دوام و جلوگیری از میعان الزامیاند. مطابق EN 1279، تولیدکننده باید سیستم IGU را با کنترل تولید کارخانهای تعریف کند.
اتصالات نقطهای (اسپایدر/بولت): برای شیشههای سوراخدار، کیفیت سوراخکاری، ابعاد لبه/فاصله لبه تا سوراخ، استفاده از لمینتهای مناسب و Heat-Soak برای سکوریت اهمیت دارد. مستندات فنی حرفهای، پارامترهایی مانند حداقل ضخامت، میزان باقیمانده ضخامت در کانترسینک و مقاومت مجاز مواد را پیشنهاد میکنند.
ملاحظات ایمنی و مقاومت در برابر زلزله و باد
بار باد: طراحی نما باید با مبحث ششم مقررات ملی ساختمان ایران (بارهای وارد بر ساختمان) منطبق باشد و مقاومت شیشه/فریم بهدرستی برای فشارهای مثبت/منفی تعیین شود. برای ارزیابی ظرفیت شیشه تحت فشار یکنواخت، ASTM E1300 مرجع عملی است؛ برای ارزیابی عملکرد سازهای تحت فشار استاتیکی، ASTM E330 بهکار میرود.
رفتار لرزهای: آییننامه استاندارد ۲۸۰۰ ایران الزامات کلی طراحی لرزهای را بیان میکند. در نما، جذب جابجایی بینطبقهای (Drift) با جزئیاتی مانند اسلاٹهای حرکتی، اتصالات لغزشی و درزبندهای انعطافپذیر باید پیشبینی شود تا شکست شیشه یا گسیختگی چسب رخ ندهد.
نفوذ هوا و آب: در شهرهای بادخیز و بارانی، احراز عملکرد آببندی حیاتی است. آزمونهای ASTM E283 (هوا)، ASTM E331 (آب/آزمایشگاه) و ASTM E1105 (آب/میدان) معیارهای متداول هستند و تعیین فشار آزمون باید با تحلیل اقلیمی و سرعت باد طراحی سازگار باشد.
مزایا: تصویر برند مدرن، افزایش نور روز (کاهش مصرف روشنایی)، دید باز به شهر، ارزشافزوده اجاره/فروش. چالشها: سرمایهگذاری اولیه بالاتر (بهویژه در یونیتایزد/اسپایدر)، نیاز به نگهداری دورهای آببندیها، حساسیت به کالیبراسیون شیشه برای اقلیم (گرمایش بیش از حد/خیرگی)، و در برخی اقلیمها هزینه سرمایش بالاتر در صورت انتخاب نادرست g-value و U-value. سرویس منظم درزگیرها، شستوشو با برنامه و پایش نشتی IGU (مهگرفتگی بین جدارهها) جزء برنامه نگهداری است.
دیدگاه معمار: آزادی فرمی، جزئیات، ریسکها
مزایا: آزادی فرمی بالا، جزئیات ظریف، امکان یکپارچهسازی سیستمهای سایهبان هوشمند، خوانایی کانسپت. چالشها: نیاز به مهندسی چندرشتهای (سازه، انرژی، نور)، حساسیت شدید به جزئیات اجرایی و کنترل کیفیت، لزوم Mock-Up کامل (ساختگی تمامقد) برای اعتبارسنجی نور، رنگ، آببندی و رفتار تحت باد قبل از تولید. آزمونهای عملکردی (E283/E331/E1105/E330) در مرحله Mock-Up ریسکهای بعدی را بهطور چشمگیری کم میکند.
جدول مقایسه سریع سیستمها
سیستم
شفافیت نما
سرعت نصب
کنترل کیفیت
هزینه اولیه
نگهداری
ریسک اجرایی
یونیتایزد فریملس (SSG)
بالا
بسیار بالا
بسیار بالا (کارخانه)
بالا
متوسط
پایینتر (استانداردسازی)
استیک فریملس (SSG)
بالا
متوسط
متوسط (سایت)
متوسط
متوسط
بالاتر (وابسته به تیم)
اسپایدر
بسیار بالا
متوسط
بالا (قطعات دقیق)
بالا
متوسط تا بالا
بالا (جزئیات/خمش شیشه)
یادداشت: مقادیر کیفی فوق بسته به برند سیستم، پیمانکار و اقلیم پروژه تغییر میکند؛ انتخاب نهایی باید بر اساس طراحی تفصیلی، محاسبات سازهای و آزمونهای عملکردی باشد.
مبحث ششم (بارهای وارد بر ساختمان): مبنای محاسبه فشار باد طراحی در ارتفاعات مختلف و تعیین ابعاد/ترکیب شیشه و مقاطع لامل.
استاندارد ۲۸۰۰ (طراحی لرزهای): تعیین جابهجایی مجاز بینطبقهای و نیاز به جزئیات جذب دریفت در پوسته نما.
مبحث نوزدهم (صرفهجویی انرژی): الزامات حداقل عایقکاری پوسته و انتخاب U-value مطابق شرایط اقلیمی. طراحی صحیح IGU و پوششها مطابق این مبحث الزامی است.
استانداردهای بینالمللی شیشه و تستهای عملکردی
شیشه: EN 12150 (سکوریت)، EN 14179 (Heat-Soaked)، EN 14449/EN ISO 12543 (لمینت/LSG)، EN 1279 (IGU)، EN 410 (ویژگیهای نوری/خورشیدی)، EN 673 (U-value).
محاسبات/آزمونهای سازهای و سیستمی: ASTM E1300 (مقاومت شیشه تحت بار)، ASTM E330 (عملکرد سازهای تحت فشار استاتیکی)، ASTM E283 (نشت هوا)، ASTM E331 (نفوذ آب/آزمایشگاه)، ASTM E1105 (نفوذ آب/میدان).
سیلیکون سازهای (SSG): راهنمای طراحی/نصب ASTM C1401 و اسناد EOTA/ETAG 002 (اکنون EADهای معادل) چارچوب انتخاب، سازگاری مواد و ابعاد چسب را فراهم میکنند. برای سیستمهای نقطهگیر/مهارهای موضعی نیز EAD 090035-00-0404 مطرح است.
چکلیست کنترل کیفیت (کارگاهی/میدانی)
Mock-Up کامل با آزمونهای هوا/آب/فشار استاتیکی.
تأیید شیشه: گواهی انطباق با EN 12150/14179/14449/1279 و گزارش آزمایشگاهی.
SSG: آزمون چسبندگی (H-Block/Peel)، پروتکل تمیزکاری و پرایمر، زمان عملآوری مطابق دیتاشیت.
نصب: کنترل تراز/فواصل، اسپیسر و درزگیر ثانویه IGU، آبروها و مسیرهای تخلیه.
پس از نصب: تست میدانی نفوذ آب طبق ASTM E1105 در نمونههای نمایان.
نادیده گرفتن Drift لرزهای و شکست شیشه یا گسیختگی درزها در زلزلههای متوسط—راهکار: جزئیات جذب جابجایی و درزهای انعطافپذیر.
انتخاب نامتوازن شیشه: تمرکز صرف بر شفافیت بدون توجه به g-value و U-value—راهکار: توازن روزنایی/خورشیدی با EN 410/673.
بیتوجهی به Heat-Soak در شیشههای سکوریت در ارتفاع/کاربری حساس—راهکار: الزام EN 14179.
عدم آزمونهای میدانی آببندی: نفوذ آب پس از تحویل—راهکار: E1105 پیش از بهرهبرداری.
چکلیست پایانی:
تعریف KPIهای پروژه (U، g، Rw، نفوذ هوا/آب) و تطبیق با اقلیم/کاربری.
انتخاب سیستم (یونیتایزد/استیک/اسپایدر) بر مبنای زمانبندی، ارتفاع، بودجه.
تعیین ترکیب شیشه با ASTM E1300 و تایید انطباق با ENها.
طراحی جزئیات حرکتپذیر برای باد/زلزله (مبحث ۶، ۲۸۰۰).
برنامه Mock-Up و آزمونهای E283/E331/E1105/E330.
برنامه نگهداری: بازرسی سالانه درزگیرها، نظافت، پایش IGU.
نمونه سناریوهای طراحی
دفتر مرکزی در شهر بادخیز
هدف: برندینگ شفاف + بهرهوری انرژی. راهکار: یونیتایزد فریملس با IGU Low-E دوگانه، آرگون و Warm-Edge، U≈ پایین و g متعادل. آزمونهای Mock-Up شامل E283/E331/E330. انتخاب سکوریت Heat-Soaked و لمینت در طبقات بالاتر برای کنترل شکست.
فروشگاه با ویترین قدبلند
هدف: حداکثر شفافیت و تجربه مشتری. راهکار: اسپایدر با فین شیشهای/خرپا، لمینت + سکوریت Heat-Soaked، کنترل خمش با محاسبات دقیق و لایههای PVB آکوستیک برای کاهش نویز خیابانی. آزمونهای نقطهای سازنده و کنترل سوراخکاری/کانترسینک.
لابی برج با آتریوم مرتفع
هدف: نور طبیعی فراوان بدون خیرگی. راهکار: کرتینوال فریملس با پوشش Selective و سایبانهای یکپارچه، تحلیل EN 410 و شبیهسازی نور روز، IGU نامتقارن برای Rw بهتر، و درزهای حرکتپذیر برای Drift.
جمعبندی و CTA
اگر نمای شیشهای و فریملس را بهعنوان یک سامانه عملکردی ببینیم، نتیجه پروژه قابل پیشبینی و پایدار خواهد بود: انتخاب هوشمندانه نوع شیشه و سیستم، پایبندی به استانداردها، جزئیات دقیق SSG/اسپایدر، و آزمونهای عملکردی پیش از تولید انبوه. برای انتخاب بهترین نمای شیشهای و فریملس در پروژه خود، به اصول فنی و زیباییشناسی توجه ویژه داشته باشید.
سوالات متداول (FAQ)
برای برجهای بلند، فریملس یونیتایزد بهتر است یا استیک؟
در ارتفاع زیاد، یونیتایزد بهدلیل کنترل کیفیت کارخانهای، سرعت نصب، و آببندی پایدار معمولاً ارجح است. در پروژههای کوچکتر یا پیچیده با نیاز به انعطاف در سایت، استیک توجیهپذیر است. آزمونهای Mock-Up و تحلیل اقلیم تصمیم نهایی را پشتیبانی میکند.
چرا Heat-Soak برای سکوریت مهم است؟
برای کاهش ریسک شکست تأخیری ناشی از نیکلسولفید. EN 14179 روش و دمای فرآیند را تعریف میکند؛ در پروژههای پرتردد/مرتفع توصیه جدی است.
شاخصهای کلیدی انرژی و صوت در شیشه کداماند؟
U-value (EN 673) برای انتقال حرارت، g-value/τv (EN 410) برای رفتار خورشیدی/نوری، و Rw (ISO 717-1) برای عایق صوتی. انتخاب IGU مناسب و PVB آکوستیک، تعادل مطلوبی میسازد.
SSG واقعاً امن است؟
بله، با طراحی/اجرای منطبق با ASTM C1401، انتخاب سیلیکون تأییدشده، آمادهسازی صحیح سطوح و آزمونهای چسبندگی، SSG یک فناوری بالغ است که دهههاست در پوستههای مرتفع استفاده میشود.
آیا همه نماهای فریملس در تست نفوذ آب موفق میشوند؟
موفقیت وابسته به جزئیات آببندی، کیفیت نصب و فشار آزمون متناسب با اقلیم است؛ برای اطمینان، E331 (آزمایشگاه) و E1105 (میدان) اجرا و نتایج پایش میشود.
دیدگاهتان را بنویسید