
کازویو سجیما، معمار برجسته ژاپنی متولد ۱۹۵۶، یکی از پیشگامان معماری معاصر است که با تأسیس دفتر SANAA به همراه ریوئه نیشیزاوا، سبک مینیمالیستی و شفاف را به سطح جدیدی رسانده است. فلسفه طراحی او بر پایه هارمونی بین فضا، نور طبیعی و محیط اطراف بنا شده و تأکید دارد بر ایجاد ساختارهایی باز که کاربران بتوانند آنها را تکمیل کنند. این رویکرد، که ریشه در فرهنگ ژاپنی ادغام طبیعت و انسان دارد، آثار او را به نمادهایی از سیالیت و دسترسی عمومی تبدیل کرده است. کازویو سجیما، دومین زن برنده جایزه پریتزکر در سال ۲۰۱۰، با پروژههایی مانند موزه هنر معاصر قرن ۲۱ در کانازاوا (۲۰۰۴)، مرکز یادگیری رولکس در لوزان (۲۰۱۰) و موزه لوور لنز در فرانسه (۲۰۱۲)، نشان داده که معماری میتواند مرزهای سنتی را محو کند و فضاهایی ایجاد کند که نه تنها کاربردی، بلکه الهامبخش و فرهنگی باشند. اهمیت آثار او در معماری معاصر، در نوآوریهای زیستمحیطی، مانند استفاده از شیشه برای بهرهبرداری از نور خورشیدی و کاهش مصرف انرژی، و تأثیر فرهنگیاش بر جوامع محلی و جهانی نهفته است. این معمار، با بیش از چهار دهه فعالیت، نه تنها استانداردهای طراحی را تغییر داده، بلکه به عنوان اولین زن مدیر بخش معماری بینال ونیز در ۲۰۱۰، نقش زنان در این حوزه را برجسته کرده است. تحلیل آثار کازویو سجیما نشان میدهد که او معماری را به عنوان یک فرآیند پویا میبیند، جایی که ساختمانها با زندگی روزمره مردم ادغام میشوند و بر پایداری و فرهنگ عامه تأثیر میگذارند. در دنیای امروز، جایی که مسائل زیستمحیطی و اجتماعی اولویت دارند، فلسفه کازویو سجیما الهامبخش نسل جدیدی از معماران است که به دنبال تعادل بین فرم و عملکرد هستند.
جهت مشاوره و یا خرید آجر آذرخش کلیک کنید.
در دنیای معماری معاصر، جایی که سبکها از مینیمالیسم تا پارامتریک در حال تکامل هستند، کازویو سجیما به عنوان یک معمار ژاپنی، نقشی محوری ایفا کرده است. متولد ۲۹ اکتبر ۱۹۵۶ در میتو، ایباراکی ژاپن، کازویو سجیما از خانوادهای متوسط برآمد؛ مادرش تحصیلکرده اما خانهدار بود و پدرش مهندس جوشکاری. او در سال ۱۹۷۹ از دانشگاه زنان ژاپن فارغالتحصیل شد و کارشناسی ارشد معماری را در ۱۹۸۱ کسب کرد. پس از آن، به مدت شش سال زیر نظر تویو ایتو، معمار برجسته ژاپنی، کارآموزی کرد که این تجربه تأثیر عمیقی بر دیدگاه او گذاشت. در ۱۹۸۷، دفتر معماری خود را تأسیس کرد و در ۱۹۹۵، با ریوئه نیشیزاوا، همکار سابقش، SANAA را بنیان نهاد. سبک طراحی او، که اغلب با مینیمالیسم، شفافیت و سیالیت فضاها شناخته میشود، ریشه در فلسفه ژاپنی دارد که طبیعت و انسان را یکپارچه میبیند. سجیما معماری را نه به عنوان یک جعبه بسته، بلکه به عنوان یک بستر باز برای تعاملات اجتماعی میداند. او میگوید: “معماری باید فضایی ایجاد کند که مردم بتوانند آن را تکمیل کنند.” این دیدگاه، که تحت تأثیر مدرنیسم ژاپنی و جنبشهای جهانی مانند دیکانستراکشن قرار گرفته، او را به یکی از تأثیرگذارترین معماران تبدیل کرده است.
اهمیت کازویو سجیما در معماری معاصر، فراتر از جوایز متعددش مانند پریتزکر ۲۰۱۰ (مشترک با نیشیزاوا)، جایزه رولف شوک ۲۰۰۵، پرمیوم ایمپریاله ۲۰۲۲ و مدال طلای رویال RIBA در ۲۰۲۵ است. او اولین زنی بود که در ۲۰۱۰ مدیر بخش معماری بینال ونیز شد و نمایشگاه را با تم “مردم در معماری ملاقات میکنند” هدایت کرد. دلیل انتخاب کازویو سجیما برای این تحلیل، نه تنها دستاوردهایش، بلکه تأثیر بلندمدتش بر پایداری و فرهنگ است. در حالی که بسیاری از معماران بر فرمهای پیچیده تمرکز دارند، کازویو سجیما بر سادگی تأکید میکند که چالشهای زیستمحیطی امروز را حل میکند. چگونه یک معمار ژاپنی توانسته استانداردهای جهانی را تغییر دهد؟ این مقاله با بررسی فلسفه او و تحلیل آثار شاخص، به این سؤال پاسخ میدهد و نشان میدهد چرا آثارش همچنان الهامبخش هستند.
فلسفه طراحی کازویو سجیما بر پایه ایجاد هارمونی بین عناصر طبیعی و ساختهشده دست انسان استوار است. او معماری را به عنوان یک فرآیند پویا میبیند که ساختمانها باید با محیط اطرافشان ادغام شوند، نه اینکه بر آن غالب گردند. تأثیر فرهنگ ژاپنی، مانند مفهوم “ما” (فاصله و فضای خالی)، در کارهای او مشهود است؛ جایی که فضاهای خالی نه تنها زیباییشناختی، بلکه عملکردی هستند. سجیما از مواد شفاف مانند شیشه برای بهرهبرداری از نور طبیعی استفاده میکند، که این رویکرد نه تنها انرژی را کاهش میدهد، بلکه حس سیالیت ایجاد میکند. در مصاحبهای با هاروارد دیزاین مگزین، او میگوید: “خانه مانند یک اثر هنری است، اما باید با زندگی روزمره ادغام شود.” این فلسفه، تحت تأثیر معمارانی مانند شینوهارا و ایتو، بر ساختارهای باز تمرکز دارد که کاربران بتوانند آنها را شخصیسازی کنند.
در مقایسه با معماران غربی مانند فرانک گری که بر فرمهای پیچیده تأکید دارند، سجیما مینیمالیسم را ترجیح میدهد. این سبک، که از طبیعت الهام گرفته، بر پایداری تأکید دارد؛ برای مثال، استفاده از شیشه برای کاهش نیاز به روشنایی مصنوعی. منتقدان گاهی او را به دلیل سادگی بیش از حد نقد میکنند، اما این سادگی دقیقاً نقطه قوت اوست: ایجاد فضاهایی که فرهنگی و اجتماعی هستند. فلسفه سجیما نه تنها بر معماری ژاپن، بلکه بر جریانات جهانی مانند معماری پایدار تأثیر گذاشته است. در ادامه، با تحلیل آثار شاخص، پیوستگی این فلسفه را بررسی میکنیم.
جهت مشاوره و یا خرید پودر بندکشی آجر کلیک کنید.
آثار کازویو سجیما، اغلب در همکاری با SANAA، نشاندهنده روند فکری او از مینیمالیسم اولیه به پروژههای جهانی پیچیده است. او از دهه ۱۹۹۰ با پروژههای کوچک مانند ایستگاه پلیس چوفو شروع کرد و به موزههای بزرگ رسید. این آثار، با تمرکز بر شفافیت و ادغام با محیط، با جریانات معماری روز مانند پایداری و دسترسی عمومی همخوانی دارند. در ادامه، سه اثر شاخص را تحلیل میکنیم: موزه هنر معاصر قرن ۲۱ در کانازاوا، مرکز یادگیری رولکس در لوزان و موزه لوور لنز در فرانسه.
موزه هنر معاصر قرن ۲۱ در کانازاوا، ژاپن، یکی از اولین پروژههای بزرگ SANAA است که در سال ۲۰۰۴ تکمیل شد. این موزه در مرکز شهر کانازاوا، شهری تاریخی با میراث فرهنگی غنی، واقع شده و مفهوم اصلی آن ایجاد یک “موزه بدون دیوار” است. سجیما و نیشیزاوا ساختمان را به شکل دایرهای با قطر ۱۱۳ متر طراحی کردند، که این فرم اجازه میدهد فضاهای عمومی و خصوصی به طور سیال ادغام شوند. کانسپت بر پایه دسترسی عمومی استوار است؛ ورودیهای متعدد از چهار جهت، بازدیدکنندگان را دعوت به کاوش آزادانه میکند، بدون مسیرهای اجباری.
متریالهای اصلی شامل شیشه شفاف برای دیوارها، فولاد برای ساختار و بتن برای کفها هستند. شیشه نه تنها نور طبیعی را به داخل میآورد، بلکه مرز بین داخل و خارج را محو میکند، که این ویژگی فلسفه سجیما در ادغام با محیط را نشان میدهد. چالشهای طراحی شامل هماهنگی با بافت تاریخی کانازاوا بود؛ معماران باید ساختمان مدرن را با باغهای سنتی ژاپنی همخوان میکردند. از نظر زیستمحیطی، استفاده از شیشه برای بهرهبرداری از نور خورشیدی، مصرف انرژی را کاهش داد و موزه را به یک مدل پایدار تبدیل کرد. تأثیر فرهنگی این اثر عظیم است: موزه نه تنها هنر معاصر را نمایش میدهد، بلکه به عنوان یک فضای عمومی، زندگی روزمره مردم را غنی میکند و بازدیدکنندگان را به بیش از یک میلیون نفر در سال رسانده.
این اثر با جریانات معماری معاصر مانند “معماری عمومی” همخوانی دارد، جایی که ساختمانها بخشی از شهر میشوند. در مقایسه با موزههای سنتی مانند لوور پاریس، کانازاوا دموکراتیکتر است و هنر را به عامه مردم میرساند.
نقد شخصی: این اثر برای من مهم است زیرا نشان میدهد چگونه معماری میتواند فرهنگ را دموکراتیزه کند. تمایز آن در سادگی فرم دایرهای است که چالشهای دسترسی را حل میکند و آن را به یک الگوی جهانی برای موزههای آینده تبدیل کرده. در دنیای امروز، جایی که مسائل اجتماعی اولویت دارند، این موزه نمادی از معماری انسانمحور است.
جهت مشاوره و یا خرید آجر نسوز کلیک کنید.
مرکز یادگیری رولکس در دانشگاه پلیتکنیک فدرال لوزان (EPFL)، سوئیس، در سال ۲۰۱۰ تکمیل شد و یکی از نوآورانهترین آثار کازویو سجیما است. این ساختمان با مساحت ۱۶۶۰۰ متر مربع، مانند یک تپه موجدار طراحی شده که فضاهای باز و سیال ایجاد میکند. کانسپت اصلی، بازتعریف فضای آموزشی است؛ بدون دیوارهای سنتی، دانشجویان میتوانند آزادانه حرکت کنند و همکاری کنند، که این رویکرد فلسفه سجیما در ساختارهای باز است.
متریالها شامل بتن مسلح برای ساختار موجدار، شیشه برای پنجرههای بزرگ و کفپوشهای مقاوم هستند. چالشهای عمده، مهندسی پیچیده بود؛ معماران از نرمافزارهای پیشرفته برای محاسبه منحنیها استفاده کردند و با زلزلهخیز بودن منطقه مقابله کردند. از نظر زیستمحیطی، طراحی موجدار اجازه گردش طبیعی هوا را میدهد و نور خورشیدی را بهینه میکند، که مصرف انرژی را تا ۳۰ درصد کاهش داده. تأثیر فرهنگی این اثر بر آموزش مدرن است: مرکز نه تنها یک کتابخانه، بلکه یک فضای اجتماعی است که دانشجویان را به خلاقیت تشویق میکند و بر دانشگاههای جهانی مانند MIT تأثیر گذاشته.
این پروژه با روند معماری پایدار همخوانی دارد و نشان میدهد چگونه سجیما از طبیعت (مانند تپهها) الهام میگیرد تا ساختمانهایی ایجاد کند که با زندگی ادغام شوند.
نقد شخصی: اهمیت این اثر در نوآوری آموزشی آن است؛ تمایز آن در فرم سیال است که چالشهای سنتی کلاسها را حل میکند. برای من، این مرکز نمادی از آینده معماری است، جایی که ساختمانها نه تنها پناهگاه، بلکه کاتالیزور تغییر اجتماعی هستند.
موزه لوور لنز در شهر لنز، فرانسه، در سال ۲۰۱۲ افتتاح شد و پروژهای بینالمللی برای کازویو سجیما است. این موزه در سایت معدنی سابق واقع شده و مفهوم آن ادغام با منظر صنعتی است؛ ساختمان مانند یک نوار افقی کشیده طراحی شده که مرزها را محو میکند. کانسپت بر پایه “موزه بدون مرز” استوار است، جایی که هنر کلاسیک لوور با محیط محلی ادغام میشود.
متریالها شامل آلومینیوم انعکاسی برای نما، شیشه برای شفافیت و بتن برای پایه هستند. آلومینیوم منظر اطراف را منعکس میکند و ساختمان را نامرئی میسازد. چالشها شامل هماهنگی با میراث فرهنگی فرانسه بود؛ معماران باید ساختمان مدرن را با تاریخ صنعتی منطقه همخوان میکردند. از نظر زیستمحیطی، طراحی افقی مصرف انرژی را کاهش داد و فضای سبز اطراف را حفظ کرد. تأثیر فرهنگی عظیم است: موزه هنر را به مناطق محروم آورد و اقتصاد محلی را تقویت کرد، با بازدید بیش از ۵۰۰ هزار نفر در سال اول.
این اثر با جریانات معماری فرهنگی همخوانی دارد و نشان میدهد چگونه سجیما معماری را به ابزار احیای اجتماعی تبدیل میکند.
نقد شخصی: این موزه مهم است زیرا فرهنگ را دموکراتیزه میکند؛ تمایز آن در انعکاس محیط است که چالشهای ادغام را حل میکند. برای من، لوور لنز نمادی از تأثیر معماری بر زندگی مردم است و آن را از آثار سنتی متمایز میسازد.
جهت مشاوره و یا خرید آجر نما کلیک کنید.
آثار سجیما پیوستگی روشنی دارند: از موزه کانازاوا با فرم دایرهای تا مرکز رولکس با منحنیها و لوور لنز با افقی بودن، همه بر شفافیت و سیالیت تأکید دارند. روند فکری او از پروژههای کوچک ژاپنی به جهانی تکامل یافته، اما فلسفه اصلی ثابت مانده: ادغام با محیط. این آثار با جریانات روز مانند پایداری (کاهش انرژی) و اجتماعی (دسترسی عمومی) همخوانی دارند. مقایسه با معماران دیگر مانند زاها حدید نشان میدهد سجیما بر سادگی تمرکز دارد، که این رویکرد او را منحصربهفرد میکند.
کازویو سجیما با فلسفه شفافیت و هارمونی، آثار ماندگاری خلق کرده که اهمیتشان در نوآوری، پایداری و تأثیر فرهنگی است. جایگاه او در تاریخ معماری، به عنوان پیشگامی برای زنان و معماران آسیایی، غیرقابل انکار است. تأثیر بلندمدت او بر جریان طراحی جهانی، از آموزش تا فرهنگ، ادامه خواهد یافت. در دنیای امروز، آثار سجیما الهامبخش هستند و نشان میدهند معماری میتواند جهان را بهتر کند.
دیدگاهتان را بنویسید